loading...
فروشگاه اینترنتی ایران مارکت | لذت خرید آسان
آریا بازدید : 271 پنجشنبه 05 اسفند 1389 نظرات (0)

به نام آنكه دوستي را آفريد، عشق را ، رنگ را ... به نام آنكه كلمه را آفريد.
و كلمه چه بزرگ بود در كلام او و چه كوچك شد آن زمان كه ميخواستم از او بگويم.
سالهاست دچارش هستم. و چه سخت بود بيدلي را ، ساختن خانه اي در دل.
و اين دل بينهايت، چه جاي كوچكي بود براي دل بيتابش.

او رفت و من نشناختمش . در تمام ميخكهاي سر هر ديوار، آواز غريبش را شنيدم
اما نشناختمش. همانگونه كه بغضهاي گاه و بيگاهم را نشناختم.
فقط آنقدر او را شناختم كه در سايه هاي افتاده به كلامش، به دنبال جاي پاي خدا باشم.

اينجا، هر چه هست، جز با صداقت او و كلام و نقشهاي او، حوض بي ماهيست.
شايد مزرعه اي باشد با زاغچه اي بر سر آن
زاغچه اي كه هيچكس جدي نگرفتش .
اينجا را هديه اش ميكنم. به آنكس كه براي سبدهاي پرخوابمان، سيب آورد.
حيف كه براي خوردن آن سيب، تنها بوديم . چقدر هم تنها ... 

سهراب سپهری

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 422
  • کل نظرات : 82
  • افراد آنلاین : 4
  • تعداد اعضا : 2
  • آی پی امروز : 35
  • آی پی دیروز : 19
  • بازدید امروز : 43
  • باردید دیروز : 1,030
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 1,270
  • بازدید ماه : 5,204
  • بازدید سال : 30,003
  • بازدید کلی : 316,737
  • کدهای اختصاصی