دوباره شب شده دلم گرفته مثل تمام شبهای دیگه ... از پنجره اتاقم به آسمان نگاه میکنم ، نه ....هیچ کدوم اون ستاره ها مال من نیست ، با خودم میگم یعنی ستاره من کجاست ؟؟؟
دوباره بغض میکنم ، میرم توی تختم ، عروسکی رو که پارسال والنتاین بهم داده بود بغل میکنم ، بهم گفته بود : خانومی هروقت دلت برام تنگ شد اینو محکم بغل کن ، منم الان خیلی وقته دلم تنگه ، هرشب خرسمو بغل میکنم و اینقدر گریه میکنم تا خوابم میبره